۱۵ بهمن ۱۳۸۸

تمام زمستان مرا گرم کن*

امروز 5 شنبه است . گویا یادش آمده زمستان شده. برف می بارد. آسمان می نالد غرشناک .برزمین ننشسته آب میشوند ولی همچنان می بارند.غرشناکیش تمرکز نداشته ام را چندبار بهم میزند .
هربار ادامه دارتر.کتابهایم جریمه میشوند این روزها.چندروزپیش یکیشان را با تاریخ 4 روز دیرتر جریمه دادم .نوشته ها و سفرنامه های کافکا بود. یادم بماند بخرمش . شاید به جریمه هم بیارزد.راستش اینقدر مطلب ناتمام در دِرَفت دارم نمی دانستم کدام را تمام کنم به یک پست .که قسمت این آخری بود گویا.


*عنوان کتابی از علی خدایی