یادم بماند، وقتی موضوعی ذهنم را به تلاطمِ می اندازد دزدانه از دیوارفروغ* بالا نروم به تاراجِ شعرهایش.
بروی ما نگاه خدا خنده میزند،
هرچند ره به ساحل لطفش نبرده ایم.
زیرا چو زاهدان سیه کار خرقه پوش ،
زیرا چو زاهدان سیه کار خرقه پوش ،
پنهان زدیدگان خدا می نخورده ایم.
پیشانی از داغ گنه سیه شود،
پیشانی از داغ گنه سیه شود،
بهتر زداغ نماز از سرریا.
نام خدانبردن ازآن به که زیر لب،
نام خدانبردن ازآن به که زیر لب،
بهرفریب خلق بگویی خدا خدا.
fps:دیوار مجموعه ای از شعرهای فروغٍ .